نويسندگان



آثار تاريخي يك عاشق



دوستان عاشق تنها



دوستان عاشق



وضعیت من در یاهو



آمار وب



طراح قالب:



موزیک و سایر امکانات





حضور یار

زیبا ترین اتفاق صبح اون موقس که ،
چشم باز کنی ،
بین تاریکی و روشنایی ،
حضور یارت رو حس کنی ،
آهسته دستش رو لمس کنی ،
نفس بکشی ،
و با خودت بگی من عاشق این رایحه ی تنتم ..


[+] نوشته شده توسط sepehr در 12:38 | |







عشق یعنی این...

عشــــ♥ــــق یــ ـعنـﮯ:

وقــتـﮯ ازت پـ ــرسیــבטּ چــﮧ نســبتـﮯ بـ ــا خآنـ ــوم בارﮮ?؟

سـ ـرت رو بـالـآ بــگیرﮮ و شجــاعانـﮧ بگـﮯ عشقمه

مـ ــیفهمـﮯ?؟


[+] نوشته شده توسط sepehr در 12:37 | |







عیب نداره ...

 عیب نداره ...
عیب نداره که "
تنهایی "...
عیب نداره که شبا بدون " شب بخیر " می خوابی ...
عیب نداره که جمله ی "دوستت دارم " رو نمیشنوی ...
عیب نداره که دلش دیگه برات " تنگ " نمیشه ...
عیب نداره حرفاتو باید تو تختت با " خودت
" بزنی ...
عیب نداره زیره بارون بدون اون ، باید " تنها " خیس شی ...
عیب نداره که کسی نیست " درد " هاتو بهش بگی ...
عیب نداره گلم ، " خــدا بــزرگــه
" اونم تنهاست ، بدون شب بخیر می خوابه ، دوستت دارم های تورو میشنوه و دلش برات تنگ میشه !حرفاتو به اون بزن ، زیره بارون باهاش قدم بزن ، به خودش قسم به درد و دلت گوش میده !!


[+] نوشته شده توسط sepehr در 12:31 | |







باران

سلام هــــــــوای بـارانی!

از آدما دلگـــیر نشو ... تهمت زدن طبیعت آدم‌هاست ...

وقتی به هوای بارانی میگویند ... خــــــراب ...!


[+] نوشته شده توسط sepehr در 12:26 | |







عاشقی...

عاشقی کم بهانیست عزیزک

عاشقی لب زخنده بستن است

درمیان آلاله هاخوابیدن است

گرچه دلچسب است لیکن...

دوری معشوق توراخواهدشکست...

گرچه زیباست لیکن...

هرکس که لایق عشق نیست...

عشق دل رامیسوزاند

چشم راکم سومیکند

وجان رافرسوده وپیر...

دلتنگی هم که پایان نخواهدداشت...

پس ای ستارک مغرور...

یادت بمانداین را...

عشق راکم ارزش مپندار

عشق رابی بهامپندار...

گرعاشق شدی فرزندم...

روح وجانت به معشوق بسپار...


[+] نوشته شده توسط sepehr در 12:24 | |







گفتگوی ستارگان...

ازآسمان صدامی آمد...

 

فکرکنم جدل بودبرفرازابرها...

اندکی گوش سپردم

صداازستارگان می آمد...

پرنورترینشان گفت:

من زیبایم وعاشق...

مدتی عاشق زیبایی پرنورشدم...

اورهایم کرد...

بعدعاشق آسمان شدم...

گفت دوستم ندارد...

اندکی بابادعاشقی کردم...

گفت:بایدبروم...

ابرهم مرالایق ندانست ورفت...

اما...

حال عاشق ستاره ای بی همتایم...

هیچ کم ندارداو...

ستارگان جوان تحسینش کردند

درآن میان ستاره ای کم نوراماساکت...

کزکرده بوددرگوشه ای

هیچ نمیگفت جزسکوت

ولی چشمانش...

آنهاهیچ نمیدیدند...

ستاره تنهابوداما...

غمی بودتنهامونسش...

گرچه آرام بوداما...

دگرتاب نیاورد

فریادسرداد:

ای ستاره ی پرنور!

ای زیبای رنگین!

نکته ای گویمت که گرشنوی...

نادم شوی ازسخنانت

ستارک جوان پوزخندی زدوگفت:

بگوای پیرآسمان...

ستاره گفت:

میدانم که جوانی وسرمست اززیباییت

میدانم که جوانی ومغروروگستاخ

میدانم سرمستی ازعشق

ولی عزیزدل...

یادت باشدهرعشقی که عشق نیست

یادت باشدخودرابه هوس نبازی

یادت باشد...

عاشقی کارهرکس نیست...


[+] نوشته شده توسط sepehr در 12:22 | |







کاش عاشقت نبودم ، که اینگونه بسوزم به پایت ، که اینگونه بمانم در حسرت دیدارت
کاش عاشقت نبودم که عذاب بکشم ، تمام دردهای دنیا را بر دوش بکشم…
که شبهایم را با چشمان خیس سحر کنم، روزهایم را با دلتنگی و انتظار به سر کنم

کاش عاشقت نبودم که اینگونه دلم سوخته نباشد ، در هوای سرد عشقت افسرده نباشد
کاش عاشقت نبودم که اینک تنها باشم ، تو نباشی و من پریشان باشم ، تو نباشی و من دیوانه و سرگردان باشم…
کاش عاشقت نبودم که اینک لحظه هایم بیهوده بگذرد ، فصلهایم بی رنگ بگذرند ،تا حتی دلم به خزان نیز خوش نباشد…
تقصیر خودم بود که هوای عاشقی به سرم زد ، تا خواستم فرار کنم ،
عشق تیر خلاصش را به بال و پرم زد ، تا خواستم دلم را پشیمان کنم ، دلم ، دل به دریا زد….
دل به دریا زد و بدجور غرق شد ، همه امیدهایم زیر آب محو شد….
کاش عاشقت نبودم که اینک ناله کنم ، شب و روز دلم را سرزنش کنم …


[+] نوشته شده توسط sepehr در 12:17 | |







فرقی نمیکند...

 

فرقـے نمـے کند !!

 

 

بگویم و بدانـے …!

 

 

یا

 

 

نگویم و بدانـے..!

 

 

فاصله دورت نمی کند …!!!

 

 

در خوب ترین جاﮮ جهان جا دارﮮ …!

 

 

جایـے که دست هیچ کسـے به تو نمـے رسد.:

 

دلــــــــــــــم…..!!!


[+] نوشته شده توسط sepehr در 12:10 | |







نگاه مهربون

دیروز با یک دسته گل امده بود به دیدنم با یک نگاه مهربون همون نگاهی که سالها ارزوشو داشتم و از من دریغ میکردم  گریه کرد و گفت دلش برام تنگ شده ولی من فقط نگاهش کردم .. وقتی رفت سنگ قبرم از اشکش خیس شده بود.


[+] نوشته شده توسط sepehr در 1:13 | |







وقتي که من عاشق شدم ...

وقتي که من عاشق شدم .... شيطان به نامم سجده کرد ..... ادم زميني تر شد و عالم به ادم سجده کرد ............ ... من بودم و چشمان تو .... نه آتشي و نه گلي ..... چيزي نميدانم از اين ديوانگي و عاشقي...


[+] نوشته شده توسط sepehr در 1:12 | |



صفحه قبل 1 ... 2 3 4 5 6 ... 9 صفحه بعد